تولدهای ماهیانه سال اول و تولد سال اول
مامان و بابا از همون اول برات جشن تولد ميگرفتن، سال اول، روز دوم هر ماه جشن تولد ماهيانه ميگرفتيم و آخرش هم که تولد يک سالگی کل پسرمون
تولد 0 ماهگی، بدو تولد
تولد یک ماهگی در ارومیه خونه ددی و مادرحون، کادو هم یه جفت پاپوش خوشگل دادن بهت
تولد دو ماهگی، دختر دایی پریسا مهمونمون بودن
تولد سه ماهگی گل پسرم
تولد چهار ماهگی نعمت خدا
تولد 5 ماهگی شازده پسرم
تولد 6 ماهگی امید مامان
تولد 7 ماهگی، که مصادف بود با روز دوم عیدنوروز، خونه آقاجون اینها بودیم مادرحون و ددی و خاله ثنا و مبینا اومدن، خاله سخرناز اینها هم بودن کلی زدیم و رقصیدیم
تولد 8 ماهگی نقل و نبات ما، دختر خاله شهرزاد هم مهمون بود
تولد 9 ماهگی آقا طاها، عشق مامان و بابا
عزیزم خونه خاله نیر اینها بودیم و زحمت و شام و تزئین رو خاله نیر برات کشیده بودن، دستشون درد نکنه
تولد 10 ماهگی طاها پسر، گل پسر، نفس مامان، جون بابا
تولد یازده ماهگی گل باقالی، چراغ خونه
و اما......
تولد 12 ماهگی ( یک سالگی، عشق جون امید نفس زندگی طاهاجونم)
الهی صد سال زنده باشی پسرم، از خدا برات خوشبختی و آرامش میخوام عزیزم
جونم برات بگه که ،جشن تولدت با تم زنبوری بودپسرم ، تو خونه آقاجون برات گرقتیم، همه زحمت کشیده بودن و آمده بودن برات کلی هدیه های رنگ و وارنگ آرده بودن، از تزئینات و تولدت تغریف میکردن و غافلگیر شده بودن...
کاکل زری مامان، مامان نازی و بابا امیر هر ماه از سال اول زندگیت رو برات تولد کوجولو گرفتن